نقدی بر دکتر علی شریعتی-( کتاب اسلام شناسی)
دکتر شریعتی در ص ۴۶۲ در توضیح ایمان پدران رسول گرامی اسلام (ص) این گونه توضیح میدهد:
ابراهیم، بت شکن تاریخ بشر، تربیت یافتهی آذر، بت تراش جامعه خویش، است… محمد در دامان بت پرستی رشد میکند. درست است که مورخین اسلام همه میکوشند تا دامان عبدالمطلب و ابوطالب را از شرک پاک سازند و این یک تمایل عمومی است که انسان دوست دارد قهرمان گرامی و مورد احترامش از خاندانی پاک، شریف و محترم باشد. همه قهرمانان ملی و اساطیری یا از خدایانند یا لااقل از خاندان امرا و قهرمانان، و این بصورت یک اصل کلّی در تراژدی و حماسه در آمده است.
عبد المطلب هر چند مردی است مهربان، محترم و شریف ولی نمیتوان انکار کرد که پرده دار کعبه و ساقی بتپرستان و پاسدار و متولی رسمی بتخانه است و محمد که باید بزودی این بتها را یکایک فرو ریزد در خانهی وی بزرگ میشود.
برای مطالعه بقیه مطلب به « ادامه مطلب» رجوع کنید:
نکته مهم: دوستان عزیز توجه داشته باشند که اینجانب(ادمین وبلاگ تلنگرتفکر) هیچ گونه تعصب وعداوتی نسبت به اشخاص نداشته وسعی بنده در این است که افراد وکلامشان را بر مبنای حقیقت وآیات وروایات، بررسی کنم، واین یعنی نقد یک کلام از یک شخصیت به معنای رد کردن کل شخصیت فرد نیست و تایید یک مطلب از یک شخص بمعنای تایید کلی آنشخص نمیباشد(نقد وتقدیر گزینشی بوده و میزان،آیات و روایات میباشد)
پاسخ
اول: آیا کاربرد لفظ بتخانه برای کعبه، توهین به بیت الله نیست؟ آیا این جمله در شأن یک عالم است؟
دوم: در مورد ایمان عبدالمطلب و ابوطالب‘، در زیارت وارث میخوانیم «یا مَولایَ یا اباعبداللهِ اَشهَدُ اَنَّکَ کُنتَ نوراً فی الاصلابِ الشامِخَةِ وَ الاَرحام ِالمُطَهَّرَةِ لَم تُنَجِّسکَ الجاهِلِیَّةُ بِاَنجاسِها وَلَم تُلبِسکَ مِن مُدلَهِماتِ ثِیابِها…» ای مولای من، ای اباعبدالله، گواهی میدهم که تو نوری بودی در پشت مردان بلند مرتبه و در رحمهای پاک. دوران جاهلیّت، با همه پلیدیهایش تو را آلوده نکرد و از تیرگیهای جامههایش در بَر تو نکرد.
نیز در زیارت ششم امیرالمؤمنین(علیه السلام) در مفاتیح میخوانیم: اشهد انکّ طُهرٌ طاهرٌ مُطَهّر مِن طُهرٍ طاهرٍ مُطهّر: سلام به پیشگاهت، ای امیر مؤمنان، گواهی میدهم همان گونه که شما پاک و مقدس و منزه از هر آلودگی هستید از دودمانی پاک و مقدس و منزه از هر آلودگی متولد شدهاید.
همچنین امیرمؤمنان(علیه السلام) در خطبهی۱۶۱ نهج البلاغه خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را این گونه توصیف میکند: أسرتُهُ خیر أسرة و شجرتُهُ خیر شجرة أغصانها معتدلةٌ و ثمارها متهدلةٌ: خانوادهی او (پیامبر) نیکوترین خانواده، درخت وجودش از بهترین درختان…. و تمامی این جملات بر ایمان همهی اجداد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دلالت کامل دارند. اگر مشرکان، بتی در خانه خدا گذاشته اند، نه میتوان خانهی خدا را بتخانه نامید و نه متولی آن را بت پرست. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در دامان توحید رشد کرد و اجداد گرامی ایشان نیز به دین حنیف ابراهیمی خدا را پرستش میکردهاند.
یکی از دلایل دین ابراهیمی عبدالمطلب، سنتهایی بود که در زمان جاهلیت، مرسوم نمود و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بعد از بعثت، آنها را تصویب و تایید فرمود.
سوم: در حمله ابرهه به کعبه که تعدادی از شترهای عبدالمطلب توسط سپاه ابرهه ربوده شده بود، عبدالمطلب به نزد ابرهه آمد و درخواست کرد که شترهایش به وی باز گردانده شود. ابرهه گفت: من تصور کردم که درخواست تو این است که به کعبه حمله نکنیم. حضرت عبدالمطلب جملهای تاریخی به وی گفت که گویای اوج ایمان و توکل ایشان به خدای یکتا است. فرمود: أنا رَبُ الاِبِلِ وَ لهذا البیتُ ربٌّ یَمنَعُهُ: من صاحب شترانم و این خانه نیز خود صاحبی دارد که آن را حفظ خواهد کرد.[۱]
چهارم: سنتهای عبدالمطلب: پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم به حضرت علی(علیه السلام) فرمود: ای علی، عبد المطلب در زمان جاهلیّت پنج سنت گذاشت که خداوند متعال آنها را در اسلام پذیرفت:
1. در جاهلیّت پسران با زنان پدرانشان (مادر خوانده) ازدواج میکردند. عبد المطلب آن را حرام کرد و خداوند آیه ۲۲ سوره نساء را چنین نازل کرد: لاَ تَنکِحُواْ مَا نَکَحَ آبَاؤُکُم مِّنَ النِّسَاء: با زنان پدرانتان ازدواج نکنید.
2. وقتی گنجی مییافت خمس آن را جدا میکرد و صدقه میداد. خداوند آیه۴۱ سورهی انفال را نازل کرد: واعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُول: بدانید، هر گونه غنیمتی به دست آورید، خمس آن برای خدا و برای پیامبر… است.
3. وقتی زمزم را حفر کرد آن را ویژهی سیراب کردن حاجیان قرار داد. خداوند آیهی ۱۹ سوره برائت را نازل کرد: أَجَعَلْتُمْ سِقَایَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ کَمَنْ آمَنَ بِالله وَالْیَوْمِ الآخِرِ.
4. عبد المطلب برای کشتن انسان صد شتر قرار داد و خداوند دیهی انسان را در اسلام صد شتر قرار داد.
5. در جاهلیّت برای طواف عدد خاصی مشخص نبود. هر کس هر چه قدر دلش میخواست انجام میداد. عبد المطلب برای طواف هفت شوط قرار داد. خداوند نیز در اسلام هفت شوط قرار داد.[۲]
پنجم: توسل عبد المطلب بر پیامبر در دوران شیرخوارگی:
شهرستانی مینویسد: زمانی قحطی و خشکسالی سرزمین مکّه را فرا گرفت و ابرها از باریدن خوداری کردند. مردم مکّه در فشار شدید قرار گرفتند. عبدالمطلب قنداقهی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را روی دست گرفت و مقابل کعبه ایستاد و گفت: خدایا، به حق این نوزاد، باران رحمت خود را همواره بر ما بباران! ساعتی نگذشت که ابر سیاهی فضای مکّه را فرا گرفت و بارن شدیدی بارید، به گونهای که مردم ترس آن داشتند که خانهی خدا در معرض سیل قرار گیرد.[۳]
ابن حجر میگوید: بزرگان قریش همانند عبدالله جدعان و حرب بن امیّه، به عبدالمطلب اظهار داشتند: ای پدر حجاز، این مولود بر شما مبارک باشد.[۴]
یکی از بهترین دلایل بر توحید و ایمان حضرت عبدالمطلب نحوه مبعوث شدن ایشان در روز قیامت است.
امام صادق علیه السلا م میفرماید: خداوند عبد المطلب را در قیامت در سیمای پیامبران و در لباس شاهان مبعوث میکند.[۵] در حالی که در روز قیامت مجرمان و کفار با سیمایشان (که تجسم شرک و گناه آنها است) شناخته میشوند و کسی که به سیمای پیامبران مبعوث شود حتماً لحظهای را در شرک نگذرانده است.
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: عبد المطلب به تنهایی یک امّت مبعوث میشود و رونق سلاطین و هیئت پیغمبران دارد. و این به سبب آن است که او نخستین معتقد به بدا بود.[۶]
امام رضا علیه السلام نیز در خطاب به یکی از اصحاب خود در مورد ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام این چنین فرمودند: “آگاه باش که اگر اقرار نکنی به ایمان ابوطالب علیه السلام، جایگاه و منزگاه تو در آتش جهنم خواهد بود[7]
[1]. ترجمهی اصول الکافی، ج ۲ ، ص ۳۳۸٫
[2]. وسائل الشیعة، ۳۰ جلدی، حر عاملی، ج ۲۰ ، ص ۴۱۶، حدیث ۲۵۹۶۶؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۹۳ ، ص۱۹۰، چاپ بیروت ، ج ۹۶، چاپ تهران.
[3]. الملل و النحل، ج ۲، ص ۲۴۹٫
[4]. الاصابه، ج ۸، ص ۱۳۶، شماره ۱۱۱۸۳٫
[5]. شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج ۱۴ ، ص ۶۸، اصول کافی، ج ۲ ، ص 337، حدیث ۲۴٫
[6]. ترجمهی اصول کافی، ج ۲، ص ۳۳۷، حدیث ۲۴٫
[7] – «کتب أبان بن محمود ألی علیِّبن موسی الرضاعلیه السلام: جعلت فداک أنِّی قد شککت فی إسلام أبی طالب. فکتب إلیه: و من یشاقق الرَّسول من بعد ما تبیَّن له الهدی و یتَّبع غیر سبیل االمؤمنین . الآیة. و بعدها إنَّک إن لم تقرَّ بایمان أبی طالب کان مصیرک إلی النّار.» [ الغدیر، ج۷، ص ۳۸۱٫]
فقط با یک کلیک، وب بنده رو دنبال کنید